شما هستین بهترین اتفاق زندگی من

سلام پـسر خوشگلممممم سلام همه کسم سلام دردت ب جوووووونممممم وااای مامانی اصن منو بابایی دیوونتیممم خب پسرم گلم انقدر درگیرم وقت نمیکنم بیام باور کن ظرف نشسته دارم وقت نکردم بشورم الانم خوابیدی گفتم ی متن برا پسرم بزارم مهم تره خب پسرم ی هفته ای بود ن شبا میخوابیدی ن روزا انقدر کمبود خواب داشتیم اذیت میشدیم شدید جوری ک بابایی ۷ کیلو کم کرد😂😂😂 یعنی داغون بودیم 😂خودتم ماشالا مث جغد😂میخندیدی وبازی میکردی بردیمت بهترین متخصص دکتر اطفال فقط ی قطره دل درد به اونایی ک خودم میدادم اضاف کرد و ی کرم بدن رفتیم خونه همون شب خوابیدی بدون اینکه چیزی بهت بدم بخوری انقدر خندیدیم گفتیم فک کنم ترسیده😂 خلاصه دیگ خوب میخوابی فقط دیشب  اصلا نخوابیدی و یکم...

سلام پسر مامانی دردت ب جونم انقدر دوست دارم بابایی هم خیییییلی دوست داره شبا ک بیدار میشی بابایی هم بیدار میشه وقتی تو خوابیدی اونم میخوابه باهات بازی میکنه😅😅 فدای پسرم بشم اذیت نمیکنی ولی وقتی دل درد میگیری خیلی بی قراری میکنی ولی بدون گریه😍 همش میگی باید شیر بخورم😩 از همه مهم تر چ پسر شیکمویی هم دارم😄😄ماشالا زیاد میزنی بر بدنت . الان ک دارم برات مینویسم مثل فرشته ها خوابیدی و من دوست دارم بخورمت😐😐 فدات شه مادر ی عکس خوشجل از پسلم هم بزالم منم دیگه برم بابایی هم دیگ باید بیاد خونه😘 فعلا خدافظ پسر نازم❤ ...

...

...

سلام پسر خوشکلم ببخشید😭وااااای میدونم خیلی دیر اومدم تو مامانت رو کشتی😒 همش دکتر و اینجاها بودم بهم گفته بودن فشار خونی مخفی داری احتمالا😩روزی سه بار فشارم چک بشه باباییتم وقتی بهش گفتم بدام دستگاه فشار جون خرید 😍پسرم در روز انقدر اذیت میشدم درد های زایمان میگرفتم😩ول میکرد زیر شیکمم شل شده بود تحمل میکردیم تا گذشت شده بودم ۳۹ هفته و سه روز بابات میخواست بره خونه خیلی ناراحت بودم بهم گفت اصلا حالا دیدم صبح زایمان کردی یا پس فردا زودی میریم خونمون وقتی رفت با گریه نگاه با اسمون انداختمو گفتم😢خداجون تا کی دیگه کی راحتم میکنی خسته شدم رفتمو ب زور ساعت ۴ صبح خوابم برد ی دفعه احساس کردم دارم ب خودم ادرار میکنم😱😱جیغ زدم گفتم مگ پیرزنم بی اختیار شدم...

ابی کمرنگ خریدم سیسمونیتو😄ولی لباس نوزادی هات هنوز نخریدم😊بابایی بیکار شه بعد ...

سلام پسر قشنگم میدونم حسابی ازم دلخوری ک دیر اومدم بهت سر بزنم😩فدات بشه مامانی انقد درد سرداره ک ادم بیکاری نداره دور ازمایش ها یا دور خونه درگیری های فکری و خیلی چیزای دیگ به هرحال الان اومدم 😍وای مامانی وقتی توی دلم تکون میخوری خیلی حس قشنگیه حسابی پسر مامان فضولی میکنه ی بار خیلی داشتی فضولی میکردی دیگ پوست شیکمم هم درد گرفته بود تویه اینترنت سرچ کردم ک گلاب بخوری بچه حس ارامش پیدا میکنه و اروم میشه من ب دلخوشی رفتم گلاب خوردم چند دقیقه گذشت شیطونی هات بدتر شد شیکمم دیگ میخواست پاره شه😫😖😖باباییت هم میخندید ب من ک تو فضول تر شدی ..خب مامان جان هفته ۳۲ بودم ک سونو هشت ماهگی رو دادم شازده پسرم ۲ کیلو و سی ویک گرم بود😍ماشالا بهت قند عسلم الانم...

اینم از پای پسرم خخخ قربونت بشم ک انقد قد بلندی قدت 19 هفتگی 37 بود دکترگفت مثل باباش حسابی قد بلنده فدات شه مامان ...

سلام سلام.ببخشید ک دیر ب دیر میام مامانی انقدر گرفتار مشکلات بودم نتونستم اگه خدا بخواد حال مامانت بهتر شده با کلی قرص ک میخورم خب بگذریم بعد سونو سه ماهگی سونوی انومالی بود ک رفتم برا انجامش ب دکتر گفتم در چ حاله بچم گفت حالش خوب خوب گفتم خداروشکر جنسیتش چیه گفت پسره زمانی ک گفت خیلی خوشحال شدم و اشک ذوق ریختم پسرم باید  پشت باباییش باشه حواسش ب باباش باشه 😍😍و بعدش ب بابات گفتم و خیلی خوشحال شدو با شیرینی خونه باباجون و ماماجون رفتیم و بعدش هم رفتم بهداشت دوباره گفتم ثدای قلبتو گوش بدم ک بابایی هم بشنوه وقتی رفتیم تو اتاق و بابات صدای قلبتو شنید کلا رنگ ب صورتش نبود حسابی تغییر کرد و حس پدرانش بالا رفت خلاصه مامانی الان من شش ماهمه و همزمان ...